اهميت نماي ساختمان

شركت فني مهندسي آريونماي پاسارگاد

یکشنبه ۱۸ خرداد ۰۴

اهميت نماي ساختمان

نماي ساختمان

نماي ساختمان به معناي اين كه در صنعت ساختمان‌ سازي به سمت خارجي يك ساختمان نما مي گويند. در طراحي ساختمان، نما اصلي ترين قسمت شمرده مي شود به اين دليل كه نما ساختار كار به منظور ساير اجزاي ساختمان را معين مي نمايد.

نماي ساختمان

نماي ساختمان به معناي اين كه در صنعت ساختمان‌ سازي به سمت خارجي يك ساختمان نما مي گويند. در طراحي ساختمان، نما اصلي ترين قسمت شمرده مي شود به اين دليل كه نما ساختار كار به منظور ساير اجزاي ساختمان را معين مي نمايد.

 نماي ساختمان



 خيلي از نماها ارزش تاريخي دارند و در كشورهاي مختلف قانون هاي دشواري در باره مسئله تغيير نما گذاشته مي شود كه برخي از اين قانونها هر گونه تغيير در نماهاي تاريخي را غيرقابل ممكن مي سازد.

در معماري سنتي ايراني، چيدماني كه بعد از خاتمه كار ساختمان بر آن افزوده مي شود را آمود مي‌گويند، نظير تزيين الحاقي، نماسازي سنگي يا آجري، كاشيكاري و گچبري و نماي ترموود

نماي ساختمان آريو نما


ما در محيط شهري با يك ساختمان و نماي آن مواجه نمي باشيم، بلكه با بناها و نماهاي آنها مواجهيم يعني ساختمان قسمتي مي باشد از يك كل به اسم فضاي شهري. اگر ساختمان زيبا باشد به كل شهر تاثير مي نهد و اگر ساختمان زشت باشد اثرش در همه شهر پديدار مي گردد. ساختمان در حال حاضر يك موجود تنها و دورمانده از شهر نمي باشد كه همه توجه طراح و مالك به آن جلب شود بلكه بايست با حفظ شخصيت و اعتبار خود مولفه اي از يك اجتماعٔ وحدت يافته باشد. سراسيمگي در سيماي شهر يك پديدهٔ جديد مي باشد. يك پارچه و هماهنگ بودن ساختمان‌ هاي مسكوني و متريال هاي يكسان مورد مصرف در ديوار خانه‌ها، فضاهاي عمومي دليل درونگرايي ساختمان‌ ها در يونان و روم باستان مي باشند.
 

اهميت نماي ساختمان

در دوره قرون وسطي با آنكه نماي اصلي يا فاساد به طرزي جذب كننده طراحي مي گشت،"اهميت آن دكور پشت صحنهٔ زندگي شهري بود و بافت ساختمان و نما معمولا بر پايه سرعت پياده تنظيم مي‌شد."

اهميت نماي ساختمان

شهروند عصر رنسانس هم با آنكه از خدا محوري به انسان محوري روي آورده بود، اما باور داشت"كه بر جهان و طبيعت نظمي حاكم و او خانه اش بايد به عنوان جزيي كوچك از جهان و طبيعت، اين نظم را پاس داشته، هندسه پنهان را رعايت نمايد."

نماي ساختمان باروك

در دورهٔ باروك با اينكه رسم خودنمايي و اغواي ناظر متداول شده بود"ولي در آن زمان نماي ساختمان خود را تابع فضاي عمومي و بالاتر مي‌دانست و به نفع كليت از عرض اندام فردي خود داري مي‌كرد. به همين خاطر نه فقط شاهد وحدتي در فضاي شهري آن زمان هستيم، بلكه به نظر مي‌رسد كه كليه نماها در يك نماي واحد ذوب شده‌اند."

اغتشاش در نما سازي

اغتشاش در نماهاي ساختمان‌ ها از انقلاب صنعتي و بيشتر از اواسط قرن نوزدهم شروع گرديد. تنوع زياد در مصالح و همزماني سبك‌هاي مختلف جديد در كنار ساخت و سازهاي عرف، باعث گرديد تا عناصر نا همگوني در فضاهاي شهري ايجاد شود. انقلاب صنعتي و رشد سرمايه داري در اروپا فئوداليسم را از ميان برد ولي نه از برادري خبري شد و نه از برابري.

آزادي به دست آمده نيز در قالب شرايط اقتصادي چنان ناتوان ماند كه اقليتي كوچك به خرج اكثريت به ثروت، سرمايه و قدرت رسيدند."برداشت غلط از ليبراليسم و رشد سرسام آور و بي‌رويه شهرهاي صنعتي، نظام وساختار متعادل شهرها را به هم ريخت"جري بيلدرزها" پيدا شدند و فضاي خالي حياط‌هاي داخل بلوك را نيز با ساختمان پر كردند.

محصوريت فضاهاي باز از حياط گرفته تا فضاي شهري به مرز اشباع خود رسيد. محلات غير بهداشتي و واحدهاي مسكوني كم نور و بدون تهويه گرديد. اين معضل دستيابي به راه حل جديد را ضروري كرد. تامين نور، هوا و فضاي سبز سرلوحهٔ فعاليت‌هاي فكري و علمي طراحان قرار گرفت. اين شرايط جنبش‌هاي اصلاح طلبانه‌ اي را از جمله جنبش باغشهر را به دنبال داشت كه اين جنبش احياي تك خانه‌ هاي جدا از هم را رد باغچه‌هاي پيشنهاد كرد.

تغيير در ساختار فكري، پيامدهاي خود را به دنبال داشت و تصور از يك ساختمان را به وجود آورد. در شهر سازي نوگرا، برداشت از خيابان، به عنوان فضايي محصور از بين رفت و ساختمان‌ها به احجامي منفرد و منزوي تبديل شدند كه در فضايي ادامه دار و بي منتها چيده مي‌شدند. ساختمان‌ها حداقل داراي چهار نما شده بودند و صحبت كردن از دو نماي اصلي و فرعي پوچ گرديد. در آن دوران ساختمان توسط پيشگامان معماري به عنوان عنصري سه بعدي معرفي شد كه بايد از همه طرف قابل ادراك و تجربه باشد، آنها از "Rotated facade" به معناي نمايي كه به خاطر قابليت چرخيدن عابر دور ساختمان، مي‌بايستي پيوستگي لازم را دارا باشد صحبت مي‌كردند. نقاشي و مجسمه‌سازي مانند كاتاليزاتوري براي تبديل ساختمان به يك مجسمه يا حجم منفرد عمل نمودند.

آنچه در گذشته، فقط براي گونه‌هايي از بناهاي عمومي و ساختمان‌هاي خاص استفاده مي‌شد به نماي ساختمان‌ هاي مسكوني نيز انتقال داده شد. از اين پس هر ساختمان از هر وجهي داراي نما و قابل مشاهده و تجربه شد. بناها به ضرر فضاهاي شهري، متداوم و بي كران قرار گرفتند. ساختمان مانند گذشته بدنهٔ يك خيابان يا ميدان تصور نشد، بلكه توده‌اي از سطوح مختلف بودند كه فضايي را اشغال كرده بر اساس نقطهٔ مركزي دروني خود، تعادل حجمي مورد نياز را ايجاد كردند. فضاهاي باز پيرامون ساختمان‌ ها به صورت پارك تصور شد. ولي در عمل"ضعيف، بي تحرك و فاقد فرم و هويتي خاص طراحي گرديدند."

معماري نوگرا

معماري نوگرا به زندگي جمعي و فضاي شهري لطمهٔ زيادي وارد كرد با اينكه تا حد زيادي به اهداف اصلي خود، نور، تهويه و فضاي سبز رسيده بود. معمارن به يك بنا توجه بيش از حدي نشان دادند و اين باعث شده بود تا از توجه آنها به يك بناي ميان افزا، ساختمان‌هاي اطراف و زمينه بسيار كم شود كه نتيجهٔ اين كار اغتشاش در فضا و از بين رفتن حس مكان بود. معماران وشهر سازان نوگرا قاطعانه از فضاي شهري و ديوار حجيم و نفي آن، احداث ساختمان‌هاي كه مناسب هر جا باشد فاصله گرفتند و اين تبديل به بحراني بزرگ شد. رشد بي‌رويه تفكري كه درسال‌هاي شصت و هفتاد، قاطعانه به دنبال توليد اضافي بود نيز به اين بحران دامن زد. در اواخر دوره‌هاي مدرنيسم ايده‌هاي متنافر و متعددي شكل گرفت كه مشخصهٔ مشترك آنان فرار از يوغ دكترين عملكرد گرايانه نوگرايان و توجه به شرايط جانبي و پيرامون ساختمان (زمينه)، مي‌باشد. از آن پس ظاهر بيروني يك ساختمان نقش مستقلي داشت كه مي‌بايست توانايي پركردن يك فضاي خالي در بدنهٔ شهرهاي موجود را داشته و با حجم خود يك انسجام فضايي را امكان‌پذير گرداند.

معماري فضاي شهري

در سال‌هاي شصت و هفتاد، فضاي شهري به عنوان به بستري براي زندگي مدني دوباره كشف گرديد. پس از شتاب گرفتن دانش طراحي شهري، بر نقش بدنه‌هاي فضاي شهري و كيفيت آن تاكيد بيشتري شد. روان‌شناسي محيط به طراحان آموخت كه توسعهٔ كمّي لازم ولي كافي نيست و براي ارتقا كيفيت محيط بايد ادراك، تجربهٔ فضايي، عواطف و توقعات شهروندان را جدي گرفت و بالاخره اصلاح طلبان سياسي اجتماعي، هشدار دادند كه تعاون و هماهنگي كه از شعارهاي اصلي جامعهٔ مدني است نمي‌تواند به روابط اجتماعي محدود گردد، بلكه مي‌بايست به فضاهاي زندگي فرد و جمع نيز بسط و توسعه يابد. براي آشنايي بيشتر مي توانيد به كرتين وال مراجعه كنيد.

نماي ساختمان كامپوزيت

 نماي كامپوزيت يكي از تازه ترين نماهاي موجود در صنعت ساختمان است كه به خاطر زيبايي و برتري هاي انحصاري اش طرفداران بسياري را به خود چذب نموده است. تعرفه تعبيه نماي كامپوزيت در مقايسه با ديگر نماها ارزان تر بوده و مراحل نصب آنها نيز بالاست علت آن پيش ساخته بودن ورق ها و نصب و اجراي سريع آنها در محل است. ورق هاي كامپوزيت داراي سبكي خاصي هستند كه اين امر استفاده از آنها در نماهاي ساختماني را بيشتر مي كند و در ضمن باعث كم شدن ضريب زلزله در محاسبات سازه اي مي گردد. از جمله برتري هاي اين ورق ها در نماسازي قابليت تغيير شكل دادن آنهاست كه مي توانند تا 135 درجه خميده شوند.

نماي ساختمان ترموود

ترموود تازه ترين شيوه استحكام بخشي چوب به منظور مصرف در محيط هاي سرباز، نظير نماهاي چوبي ساختمانها است. اين شيوه خلوص طبيعي چوب را حفظ مي كند و نمي گذارد اندازه هاي آن در برابر عوامل طبيعي كم و زياد شود و به قدري سبك است كه استفاده از آن در همه جا ممكن مي باشد و همچنين به استحكام و ماندگاري طولاني مدت چوب در انواع شرايط جوي كمك مي كند. با توجه به استانداردهايي كه چوب ترموود داراست مي توان از آن در فضاهاي باز با خيال آسوده استفاده كرد و حتي در فضاهاي پر رطوبت نظير اطراف استخرها از آن بهره برداري نمود. استفاده در نماي چوبي ساختمان و در ايجاد و توليد مبلمان فضاي باز نيز اين شيوه كاربرد مناسبي را براي خود پيدا كرده است. به كار گيري از ترموود در نماي چوبي ساختمان به خاطر سبكي نقش مهمي در سبك سازي ساختمان دارد.

نماي ساختمان شيشه اي

 ظرافت ديد فريم نگهدارنده شيشه از بيرون، امكان استفاده از بازشو پنهان در نما، تعبيه راحت شيشه و راحتي در عوض كردن شيشه، نبود انتقال تنش هاي سازه عمده ساختمان بر شيشه، فعاليت مستقل هر كدام از فريم ها در مقابل زلزله، امكان بهره گيري از رنگ هاي گوناگون در نماي ساختمان، نبود محدوديت رنگ فريم، امكان پيديد آوردن سطح هاي عايق صوتي و حرارتي ، داشتن واشرهاي پنهان براي آب بندي، امكان عملياتي كردن ​نماي آلومينيومي، پديد آوردن مرز تفكيكي بين سازه نما و سازه اصلي، در و پنجره آلومينيوم، از جمله برتي ها و مزيت هاي استفاده از نماي شيشه اي يا كرتين وال مي باشد.

نماي ساختمان سراميكي

نماي سراميكي اگر به صورت كنترل شده اي طراحي و ساخته شوند مي توانند زيبايي ويژه و چشمگيري به نماها بدهنداما از عيب هاي اين نماها مي توان به عايق نبودن آن به برابر سرما و گرما و صدا اشاره نمود. همينطور نماهاي سراميكي به خاطر انعكاس شديد نور در اماكن شلوغ استفاده نمي شوند و كاربردي نيستند. اما از برتري ها و مزيت هاي آن مي توان به عايق رطوبتي آن در ناحيه هاي مرطوب نظير شمال و جنوب كشور اشاره نمود. كه جلوي رسيدن رطوبت به درون ساختمان را مي گيرند. البته اين برتري به نحوه چگونگي اجرا و نصب نماي سراميكي در نماي مدرن وابسته است.

نماي ساختمان دوكي

لوور آلومينيومي در بناهاي مسكوني، اداره ها، مدرسه ها، مراكز ورزشي و در هر بنايي كه در آن زيبايي و بوجود آوردن محيطي راحت با نور و دماي متعادل مدنظر است مورد كاربرد دارد. اين لوورها توانايي دادن آنادايز جهت رنگ هاي، نقره اي، طلايي، برنز و سياه را دارند و اگر از رنگ لاكي يا همان پودري استفاده شود مي توانند در هر رنگ استاندارد واقعي رنگ، ساخته شوند. نورگيرهاي آلومينيومي زاويه دار نير اثر اشعه هاي خورشيدي را تا 80% پايين مي آورند و منجر به پايين آمدن مصرف انرژي تا 30% مي شوند.

نماي  ساختمان اچ پي ال

نماي اچ پي ال را با بهره گيري از پيچ و يا پرچ مي‌توان نصب نمود. مي‌توان با استفاده از رنگ پيچ يا پرچ‌ها را مخفي كرد. اما در اين صورت نبايست از پيچ‌هايي كه گل آن مخروطي شكل است استفاده كرد. با پروفيل‌هاي آويز هنگ مانند نيز مي‌توان براي نصب استفاده كرد. در اين شيوه اتصالاتي بر روي رويه چوب مشاهده نمي‌گردد.

نماي ساختمان مدرن

در نماي مدرن پنل هاي ساندويچي غالبا در اندازه هاي ۱۸ ميلي متر در ضخامت و ۳۵ سانتي متر در  عرض و با طول هاي گوناگون ساخته مي شوند. البته پنل هاي ساندويچي تنها منحصر در طرح هاي فلزي نمي باشند و شامل طرح هاي آجري و چوبي نيز مي گردند. كه غالبا براي محيط هاي دكوراتيو مفيد مي باشند. اين پنل ها به خاطر طرح و رنگ  در مقابل نور خورشيد، باران و بقيه شرايط طبيعي استحكام دارند و از آن ها در موقعيت هاي مختلف جوي مي توان بهره گرفت. نگهداري و تعميرات آنها نيز خيلي راحت تر و به صرفه تر مي باشد و زماني كه به تعمير نياز باشد به آساني مي توان آنها را عوض كرد.

بهترين نماي ساختمان

عناصر اصلي نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پاياني سقف و غيره در شكل، رنگ، و مصالحشان با يكديگر اختلاف دارند. اين عناصر معناهاي متفاوتي دارند. مثلا نمي‌ توان بالا و پايين پنجره و در را با هم هم‌ رديف كرد. اگر ارتفاع اين بازشوها يكسان نباشد مي توان از ضرايب مشترك و يا رنگهاي يكسان استفاده نمود. نسبت‌هاي هندسي نقش تعيين كننده اي در هماهنگ سازي ظاهر نما دارند. مي‌توان پنجره ها را در گروه‌هاي كوچكتر تركيب شده كه شكل مشخصي را ايجاد مي‌كنند دسته بندي كرد. نماها مي توانند از نظر مصالح نيز با يكديگر متفاوت باشند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.